كريسمس و مسلمانان!!؟
ميلاد عيسى مسيح(ع) پيامبر پاك خدا، افتخار و آبروى آدمى، انسانى الگو را كه
مورد احترام بشريت است، به همه انسانها، به خصوص پيروان آن پيامبر و به
ويژه هموطنان عزيزمسيحى تبريك و تهنيت عرض مىكنم و پيروى راستين از تعاليم
توحيدى آن اسوه ايمان و اخلاص را براى بشريتِ درجستجوى حقيقت آرزو مىكند.
حضور ميليونى ايرانيان مسلمان در كشورهاى غربى و ارتباط تنگاتنگ در
محيطهاى كار و زندگى با مسيحيان، موقعيت ممتازى را فراهم كرده است تا از
وراى تلخىها، تعصبات و تهاجمات تاريخى در جنگهاى صليبى و جبههگيرىهاى
سياسى و اقتصادى، پيروان اين دو آئين به تفاهم و تعارف و تبادل تجربيات
دينى، فرهنگى و هنرى بپردازند و به هدف مشترك همه پيامبران كه آزادى،
آگاهى، امنيت، آشتى و پيروى از ارزشهاى متعالى اخلاقى است نائل آيند.
پيامبران، برخلاف فلاسفه كه نظريات مستقل و بعضاً متضادى عرضه كردهاند،
همگى بر محور مشتركى كه همان خداشناسى خالص، آيندهنگرى (پيوند عمل امروز
با آينده دور) و كردار شايسته است، تأكيد داشتهاند و هركدام تصديق كننده
قبلى و بعضاً بشارت دهنده بعدى بودهاند. اگر اختلافى هست، كه فراوان هم
هست! اختلاف ميان پيروان اسير مانده در تعصبات قومى و نژادى است، وگر نه
همه آنها از يك گوهر بودند و جان و جوهر تعاليمشان يكسان بود.
به رغم جايگاه عظيمى كه عيسى مسيح(ع) ومريم(س) در قرآن دارند، متأسفانه در
ميان مسلمانان نيز دامنه اختلافات تاريخى با مسيحيان، به غفلت از شناخت و
تجليل شايسته ازمقام و موقعيت تاريخساز آن پيامبر منجر شده و در ايران
خودمان، صرفنظر از كسانى كه كريسمس را به خاطر آداب و تشريفات و تزئيناتش
جدى مىگيرند و در خريد درخت كاج از ارامنه هم پيش مىافتند، بقيه مسلمانان
يك هزارم هزينه و همتى را كه براى بزرگداشت اولياء دين و مذهب صرف مىكنند
در اين مورد مبذول نمىدارند، در حالى كه آن مقداركه قرآن از زندگى عيسى(ع)
و مريم(ع) و بيوگرافى آن بزرگواران ذكر كرده، هرگز در انجيل نمىيابيد. اين
سخن را نگارنده از يكى از راهبههاى بى تعصب مسيحى شنيده است كه "من هرگاه
مىخواهم در باره زندگى عيسى سخن بگويم ناچارم به قرآن مراجعه كنم، چرا كه
جزئيات زندگى او فقط در اين كتاب است"!
به اميد روزى كه ما مسلمانان نيز از شخصيت ممتاز اين "مَثل اعلى" بهره
بيشترى ببريم، به نكاتى ازقرآن كه نشان دهنده جايگاه فوق العاده عيسى مسيح
(ع) است اشاره مىكند:
۱- "مريم" نام سورهاى از قرآن است كه ۴۰ آيه نخست آن در باره مريم و حلقه
مرتبط با او: زكريا، يحيى و عيسى (عليهم السلام) است. همان بانوى پاكى كه
به تصريح قرآن برگزيده ترين زنان عالم بود (يا مريم ...ان الله اصطفيك على
نساء العالمين) آل عمران۴۲.
۲- سومين سوره قرآن به نام "آل عمران"، از خاندان و شجرهاى كه عيسى (ع)
ميوه آن بود، از زمان مادر بزرگش (همسر عمران) ياد مىكند كه دعاى
خالصانهاش تاريخ را عوض كرد!
۳- سوره "ياسين" كه از بيشترين سورههاى قرائت شده قرآن است، با مأموريت
رسولان حضرت عيسى (حواريون) براى هدايت مردم (شهر انطاكيه) آغاز مىشود و
از مجاهدتهاى "مؤمن آل ياسين" تجليل فوقالعاده مىكند.
۴- نام عيسى و مريم (جمعاً) ۷۰ بار در يكصد آيه قرآن آمده است كه پس از نام
موسى (۱۳۶ بار) از همه پيامبران بيشتراست و اين درحالى است كه نام پيامبر
اسلام (ص) (صرفنظر ازذكرعنوان پيامبرى و رسالتش) فقط ۴ بار در قرآن آمده
است! آيا چنين وسعت نظرى در ميان پيروان وجود دارد؟
۵- تاريخ بنى اسرائيل در ۳۶ سوره قرآن و ۷۶۰ آيه كه حدود يك پنجم قرآن را
تشكيل مىدهد، آمده است و آشنائى با تاريخ و تجربيات اين قوم در كتاب و سنت
مسلمانان بسيار مورد تأكيد واقع شده است. هرچند اكثراً از آن غافليم!
۶- بخش عمده (۴۰٪) ۵ سوره بلند قرآن در باره تاريخ يهوديت و مسيحيت است
(بقره ۳۵٪، آل عمران ۶۲٪، نساء ۱۵٪، مائده ۶۰٪ و انعام ۳۵٪). آيا مىتوان
به تاريخ و تجربيات اين مردم بىاعتنا بود؟
۷- در قرآن ۱۶ بار تأكيد شده است كه اين كتاب نه تنها تصديق كننده حقايقى
از تورات و انجيل است (مصدقا لمابين يديه من التوراة والانجيل)، بلكه
پاسدار و نگهبان (مهيمن) چنان حقايقى است.
۸- قرآن با تجليل از حواريون عيسى (ع)، آنها را مخاطب وحى و انصار خالص خدا
ناميده است (مائده ۱۱۲، آل عمران ۵۲ و صفّ ۱۴).
۹- قرآن قداست عيسى(ع) را به نيروى فرشته "روح القُدُس" تأييد كرده (بقره
۸۷ و ۲۵۳) و او را نمادى از پاكى و طهارت نفس و رحمت ويژه اى (روح خدا)
شمرده است (نساء۱۷۱).
۱۰- عيسى در قرآن، همچنان كه در انجيل آمده، "كلمه خدا" (عامل تأثيرگذارمهم
خدائى ــ آل عمران ۴۵ و نساء ۱۷۱) بود و "مَثَل" و مدلى از انسان كامل براى
بنىاسرائيل (زخرف ۵۷).
سلام و درود براو باد، در ميلادش، در مرگش و درروز برانگيخته شدنش (مريم۳۳).
شب كريستمس (۲۵ دسامبر۲۰۱۰، ۵ ديماه ۱۳۸۹)
|