خدا در طبيعت
( آياتِ الهى در آفاق و
انفس)
در قرآن آمده است كه: "ما بزودى نشانههاى خود را درآفاق (جهان) و در (وجود) خودشان
به آنها نشان خواهيم داد تا برآنها روشن شود كه قرآن حق است
... "فصلت ۵۳ - سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِى
الْآفَاقِ وَفِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ...
اين وعده ِ "بزودى"، چه هنگام خواهد بود!؟... هنگامى كه دانش بشرحقايقى را در طبيعت
و در وجود خود انسان مكشوف سازد. اين برداشت را آيه زير تأييد مىكند:
آنها كه علم آموختهاند، (با چشم خِرَد) مىبينند كتابى كه از جانب پروردگارت بر تو
نازل شده، همان حقيقت است و (پيروانش را) به شاهراه سربلندى و ستودگى مىرساند.
سبا ۶ - وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ
الَّذِى أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِى إِلَىٰ
صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
نشانههاى خدا را اصطلاحاً به دو دسته: تشريعى ( كتاب شريعتهاى مختلف) و تكوينى
(نشانههاى خدا درطبيعت) تقسيم مىكنند. آيات تكوينى نيز خود به دو دسته فرعى: آفاق
(جهان) و انفس (جسم آدميان) تقسيم مىشوند. ما در اين سلسله مباحث سعى مىكنيم با
چراغ علم به دنياى درون خود وارد شويم و آيات آفريدگار را در اندام خودمان مشاهده
كنيم.
اگر معاصرين نزول قرآن شناخت علمى از اين امور نداشتند، ما كه الحمدالله دسترسى
كافى به دستاوردهاى دانش بشرى در اين زمينه داريم، چرا ناسپاسى كنيم؟ پس در اين
يادداشتها با توفيق الهى وبه همّت جستجو و ترجمه يكى از خواهران جستجوگر و دانش
طلب، ، كه الحمدلله "پيشرو" هستند، سعى مىكنيم با دنياى شگفتآور درون خود بيشتر
آشنا شويم و آيات حكيمانه آفريدگار را بهتر بشناسيم. بحث امروز را از «حس چشائى» كه
گام اول خوردن و ابتدائىترين نياز زنده ماندن است، آغاز مىكنيم.
حس چشائى
همه مىدانيم "زبان" كه سريعترين عضله بدن ماست و با
آن تكلم مىكنيم، تلخى، شورى، شيرينى و ترشى غذا را نيز تشخيص مىدهد. ما حتى مزهء
خنكى نعنا، سوزندگى فلفل و لذت نوشابههاى گازدار را روى زبان خود احساس مىكنيم.
يك لحظه فكر كنيد اگرطعم چاى و قهوه و غذاهاى لذيد را با چاشنىها و ترشى و
شيرينىهاى خوش مزه آن احساس نمىكرديم، آيا هرگز حاضرمىشديم وقت و پول خود را صرف
رفتن به رستوران و صرف غذاهاى مطلوب خود كنيم؟
خداوند از منكران پرسيده: آيا ما براى منكران چشم
و زبان و دو لب را قرار ندادهايم؟
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ (بلد ۸ و ۹)
ما هيچوقت فكر نمىكنيم وقتى لقمهاى در دهان خود
مىگذاريم، چه اتفاقى مىافتد كه چنين احساس خوشايندى به ما دست مىدهد. آنچه
دنبالش هستيم، همان عيش و نوش و لذت طعام است! به تعبيرى طنزآميز: "مايه عيش آدمى
شكم است، چون به تدريج مىرود چه غم است"!؟ اما خداوند در قرآن به ما توصيه كرده
است:
"انسان بايد به طعامى كه مىخورد توجه كند"
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ - عبس ۲۴
آيا حوصله مىكنيد دقايقى به مكانيسمى كه احساس مزه
غذا را ممكن مىسازد توجه كنيد؟ وقتى غذائى در دهان خود مىگذاريم، ملكولهاى غذا
در تماس با سلولهاى چشائى روى پُرزهاى زبان، يك سلسله واكنشهاى شيميائى را موجب
مىشوند كه منجر به ارسال پيامهائى (سيگنالهائى) به مغز مىگردند.
مزه تلخى غذا توسط دو گيرنده و مزه شيرينى توسط ۳۰ گيرنده (R2T) روى غشاء سلول
دريافت مىشود. اما مزه ترشى (اسيدى) و شورى، از طريق كانالهاى يونى، يعنى
پروتئينهائى كه همچون دريچه روى غشاى سلولهاى چشائى قرار دارند، داخل سلول
مىشوند. وقتى يون سديم (Na) غذاهاى نمك دار (شور Na - Cl) وارد اين كانالهاى يونى
شود، پيام شورى مىفرستد و وقتى غذا ترش باشد، يون ئيدروژن داخل اين كانالها
مىشود و پيام ترشى ارسال مىكند. ليمو ترش كه اسيد سيتريك آن ضعيف است، مستقيماً
وارد غشاى سلولى شده و از طريق بالابردن مقدار اسيد داخل سلول سيگنال مىفرستد.
شما وقتى نوشابه گازدارى مصرف مىكنيد، دىاكسيدهاى كربن موجود در حبابهاى نوشابه
توسط گيرندههاى عصبى روى سطح زبان شناسائى واطلاعات آن به مغز ارسال مىشود، آنگاه
شما احساس خوشايندى مىكنيد. اين پيامهاى عصبى با سرعتى برابر ۱۷۰ مايل در ساعت به
مغز مىرسد! همان مغزى كه در طول يك روز بيشتر از تمام تلفنهاى جهان به سلولها
پيام مىفرستد و در هنگامى كه خواب هستيم، فعالتر از وقتى عمل مىكند كه به تماشاى
تلويزيون مشغوليم! يك تحريك ساده چشائى روى زبان شما در كمتر از ۱۵۰ ميليونيم ثانيه
توسط چهار رشته عصبى به مغز مىرسد:
۱- رشته عصبى صورت كه اطلاعات دريافت شده از
گيرندههاى چشائى را، كه دوسوم سطح زبان را در كنارهها و انتهاى آن
پوشاندهاند، به مغز مى رساند.
۲- رشته عصبى مخصوصى (Trijumeau) كه اطلاعات مربوط به بافت و حرارت غذا را از
عقب و كنارههاى زبان گزارش مىكند.
۳- رشته عصبى (Glossopharyngien) كه همان اطلاعات را از قسمت جلوى زبان منتقل
مىكند.
۴- رشته عصبى (Vague) كه اطلاعات بخش گلو و حنجره را به مغز مىفرستد.
اطلاعات پس از عبور از بخش جمع آورى (Bulbe
Rachidien) وارد بخش تالاموس (Thalamus) شده و پس از ادغام اطلاعات بويائى و چشائى،
به قسمت (Cortex) منتقل مىگردد. به اين ترتيب پيامهاى مختلف و اطلاعات گوناگونى
كه درباره مزه، بو، و بافت غذا به مغز مىرسد، در هماهنگى شگفتى (Multi
Sensorielle) در كورتكس با هم مقايسه مىشود و ما مزه غذا را درك مىكنيم!
مثلا اگر كمى شكر به آبليمو اضافه كنيم با اين كه مقدار اسيدى بودن آن كاهش نيافته،
احساسى كه از طريق مغز به ما مىرسد، تركيبى است از مقدار آبليمو و شكر كه احساس
خوشايندى را در حافظه ما ذخيره مىسازد(Lemonade) . همه اين تحولات و
تصميمگيرىهاى مغز را ما در ظرف يك ثانيه، از موقعى كه غذا را در دهان مىگذاريم،
دريافت مىكنيم! با وجود اين، مزه غذا در دهان همه ما يكسان احساس نمىشود و بستگى
زيادى به تفاوتهاى ژنتيكى، فرهنگ و عادت هر كدام ما دارد، همچنان كه براى ما مثلا
چاشنىهاى هندى اصلا قابل تحمل نيست، ولى آنها آن تندى و تيزى را مطبوع تلقى
مىكنند.
نكته ديگر اين كه جنين از همان زمان اقامت در رحم مادر، شروع به يادگيرى مزه غذا
مىكند و پس از تولد اين احساس از طريق شير مادر تقويت و در شش ماهگى با تجربه
غذاهاى كمكى كامل مىشود. حالات والدين هنگام صرف غذا از تبسم يا اخمشان نسبت به
مزه غذا تا سخنانشان در اين مورد، روى احساس مزه كودك تأثير مىگذارد.
در ضمن اين را هم بد نيست بدانيد كه عمر پُرزهاى چشائى انسان بين ۷ تا ۱۰ روز است و
در هر ثانيهاى تعدادى مىميرند و تعدادى متولد مىشوند. پس اين طور نيست كه خدا يك
روز ما را آفريده و به حال خود رها كرده باشد، همه آفريدههاى جهان دائماً نيازمند
اويند و يكسره از او مىطلبند و او هرلحظه در حال انجام كارى است:
سوره الرحمن ۲۹- يَسْأَلُهُ مَنْ فِى
السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِى شَأْنٍ
تنها در همين لحظاتى كه اين جمله را مىخوانيد، در
حدود ۵۰۰۰۰ سلول بدن شما از دنيا رفته و همان تعداد سلول جديد متولد شدهاند! اين
است معناى اين آيه كه خداوند دائماً درحال تجديد و اعاده حيات است:
آيا (منكران) نمىبيند كه خدا چگونه آفرينش را
آغاز مىكند و سپس باز مىآورد؟ مسلما اين كار بر خدا آسان است.
عنكبوت ۱۹ - أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ
يُعِيدُهُ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
علاوه برآن، دهان ما روزانه يك ليتر بذاق ترشح
مىكند؟ حالا در نظر بگيريد اگرهمه اين فعل و انفعالهاى فيزيكى و شيميائى در محيطى
خشك انجام مىشد! يا مقدار آب دهان بيش از حد ضرورى بود و مثل برخى كودكان يكسره آب
از لب و لوچهمان مى چكيد، چه حالى داشتيم؟! تازه اين نقش فرعى بذاق است، كار
اصلىاش كمك به دستگاه گوارش و هضم مواد قندى و نشاستهاى از همان لحظه ورود غذاست.
اين همه مواد اسيدى كه به معده وارد مىشود، علاوه برآن، اسيد نيرومندى كه براى هضم
انواع گوشتها خودش توليد مىكند بايد زودتر از همه ديواره خود معده را سوراخ و هضم
كند، اما معده ما هر دو هفته يكبار مخاطى ترشح مىكند كه مانع خورده شدن خودش
مىشود! نقش كبد و كليه و غدد شيميائى در بدن از اين هم شگفتآورتراست، داروخانه
بدن ما هر داروى مورد نيازى را مىتواند بىنياز از واردات خارجى، خودش توليد كند.
محققان به اين نتيجه رسيدهاند كه كليه انسان ۵۰۰ عملكرد مختلف دارد!
:
ارتباط حس چشائى با حس بويائى
آيا هيچ فكر كردهايد كه چرا وقتى سرما مىخوريد، مزه
غذا را به درستى تشخيص نمىدهيد؟ امتحانش براى آدمهاى سالم هم ساده است؛ با گرفتن
بينى خود و بستن مجراى تنفس، از يك قهوه مطبوع فقط تلخى آن را حس مىكنيد! حس
بويائى در تشخيص مزه غذا نقش اساسى دارد. اين نقش را بخصوص وقتى بهتر احساس مىكنيد
كه غذا بو و بَرَنگ داشته باشد!
هنگام جويدن غذا، ملكولهاى بودار كه بسيار كوچك و فرّارهستند، بالا رفته و از قسمت
پشت دهان وارد حفره بينى مىشوند. بد نيست بدانيد كه ما داراى ۳۵۰ نوع گيرنده عصبى
در انتهاى نورنهاى بويائى در بينى خود هستيم كه قادر به دريافت و تشخيص ۱۰۰۰۰ بوى
متفاوت مىباشند! تازه هر بوئى حاوى صدها ملكول است. حالا حساب كنيد ما روزانه چند
ملكول بويائى دريافت مىكنيم؟ الله اكبر!
خداوند همه موجودات را آفريده آنگاه به مقصودى كه
از آفرينش هركدام داشته، راهبريشان نيز كرده است
طه ۲۰- ...رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ
از جمله براى مگسِ سركه، كه به سختى به چشم مىآيد، و
هركجا ميوه گنديده اى باشد، معلوم نيست از كجا سر و كلهاش پيدا ميشود! آنچنان
ابزار بويائى و چشائى نيرومندى قرار داده كه از فاصلهاى بسيار دور مىتواند منبع
غذائى خود را تشخيص دهد. مغز اين نوع حشره يك سوم مغز زنبور عسل، يعنى يكدهم
ميليمتر است. در سال ۲۰۱۰ دانشمندان، اطلس كامل مغز اين مگس را به صورت دقيق با نقش
نورونها و اتصالاتش شناسائى كردند و نشان دادند همين مغز كوچك چگونه اطلاعات
دريافتى را در شبكه پيچيده مغزى خود مورد تجزيه تحليل و بررسى قرار مىدهد و تصميم
مى گيرد!!
مغز مورچه كه آن هم فقط يكدهم ميليمتر است، از نظر گيرندههاى بويائى از اين هم
شگفتانگيزتر است. اين گيرندههاى مغزى (Glom’erules) در مورچه بيش از حشرات ديگر
(حدود ۴۰۰ عدد) وجود دارد (ملخ ۲۰۰ و مگس ۵۰ عدد). به طورى كه مورچه مىتواند انواع
بوهاى فرّار را كه ملكولهاى بسيار ريزى هستند، احساس كند و از اين اطلاعات در
زندگى اجتماعى خود در دفاع، حمل دانه، جابجائى لاروها و مشابه آن استفاده نمايد.
نقش حرارت در احساس مزه غذا
رشتههاى عصبى روى زبان، حرارت را نيز احساس مىكنند.
اگر دماى مواد غذائى بودار، كمى بيشتر از گرماى بدن باشد، مواد فرّار ملكولهاى
بودار بيشتر متصاعد شده و به مراتب بيش از زمانى كه غذاى سرد مصرف مىكنيم، مزه آن
را مىفهميم. وقتى آدامس نعنائى مىجويد، اين احساس خنكى را يك سرى از گيرندههاى
مسئول دريافت احساس خنكى به نام (TRPM8)، كه در درجه حرارت بين ۸ تا ۲۸ درجه
سانتيگراد فعال مىشوند مىگيرند. احساس سوزندگى فلفل يا ادويههاى ديگر با فعال
شدن دسته ديگرى از گيرندهها (TRPV1) دريافت مىشود.
نقش دندان ها
منظور نقش جويدن و آسياب كردن آروارهها و دهان و
دندان نيست، اين كه براى همه واضح است، دندانها در مورد بافت غذا هم اطلاعاتى به
مغز ارسال مىكنند! هنگام جويدن غذا، گيرندههائى كه در اطراف ريشه دندان قرار
دارند، اطلاعات دريافتى را در مورد بافت غذا به مغز مىفرستند و ما تفاوت ميان
گوشت، بيسكويت، سيب و... را تشخيص مىدهيم. تجربه نشان داده است كسانى كه ريشه
دندان خود را مىكشند، درصدى از احساس چشائى خود را از دست مىدهند.
علاوه بر دندانها، عضلات آرواره نيز نقش مهمى دارند و در فك انسان، گيرندههائى
قرار دارد كه نرمى يا سختى غذا را به مغز اطلاع مىدهند و مغز بر حسب بافت غذا، به
ماهيچههاى آرواره فرمان آرام يا محكم جويدن را ارسال مىكند.
|