`
دريافت نسخه پى‌دى‌اف
`
`

خبر عظیم (النَّبَإِ الْعَظِيمِ)!؟

«توی یک جمع بی‌حوصله نشسته بودم، طبق عادت همیشگی مجله را ورق می‌زدم تا به جدول رسیدم. همین که توی دلم خواندم سه عمودی، یکی گفت بلند بگو! گفتم یک کلمه سه حرفیه که از همه چیز برتر است؛ حاجی گفت: پول. تازه عروس گفت: عشق. شوهرش گفت: یار. کودک دبستانی گفت: علم. حاجی پشت سر هم گفت: پول، اگه نمیشه طلا، سکه. گفتم حاجی نمیشه گفت: پس بنویس: مال. گفتم بازم نمیشه. گفت: جاه. خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه!، دیدم همه ساکت شدند....

مادر بزرگ گفت: مادر جان: «عُمر». سیاوش که از سربازی آمده بود گفت: کار. دیگری خندید و گفت: وام، یکی از آن وسط بلند گفت: وقت. یکی گفت: آدم ....خنده تلخی کرم و گفتم" نه، اما فهمیدم تا شرح کامل جدول زندگی کسی را نداشته باشی، حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید!، بدون آن همه چیز بی معنا است! هرکس جدول زندگی خود را دارد.

هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر می‌کنم. شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش، کشاوز بگوید: برف، لال بگوید: حرف، ناشنوا بگوید: صدا، نابینا بگوید: نور. من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: خدا !» ( از نوشته‌های صادق هدایت)

سی امین جزء قرآن هم که معمولا در مدارس و مساجد آموزش داده می‌شد، «عمّ جزء» نامیده می‌شود که اولین سوره‌اش نامی سه حرفی دارد: «نَبَإ»! که مثل متن فوق، منکران را در باره‌اش به چون و چرا واداشته بود!

این سوره که در دومین سال بعثت، پس از سوره‌های تکان دهنده در باره قیامت (ذاریات، طور،غاشیه، طارق، انفطار، تکویر، نازعات، معارج، مرسلات) نازل شده بود، مخاطبان بت پرست دوران جاهلیت را که تازه با سخنان رسول(ص) آشنا می‌شدند و در عمرشان چنین مطلب عظیمی درباره آینده جهان نشنیده و ذهنشان از شهر دور افتاده مکه و قبیله‌شان فراتر نرفته بود، حیرت زده و ناباور درباره این سخن بی‌سابقه درباره آینده جهان (که حدود ۹٪ آیات نازل شده در این یکسال و نیم به آن اختصاص داشت)، از یکدیگر پرسش می‌کردند!

سوره با این سئوال آغاز می‌شود: درباره چه چيزی از هم می‌پرسند؟ «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ؟»

و خود پاسخ می‌دهد: از خبری بسیار بزرگ: «عنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»، خبری که در آن با هم اختلاف دارند: «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ»

خیر! چنین نیست، به زودی خواهند فهمید: «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» ، بعدها نیز چنین نیست، به زودی خواهند فهمید «ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»

آنگاه برای رفع ابهام از انکارشان، به جای توسل به بحث‌های فلسفی، کلامی، علمی و عرفانی، ذهنشان را با ده سئوال مهم متوجه آثار ربوبیّت خدا در طبیعت و واقعیات پیرامونشان می‌نماید:

آیا ما نبودیم که زمین را بستری (برای زندگی شما) قرار دادیم: «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا؟» و کوه‌ها را همچون میخ‌هایی (برای تثبیت خشکی ها بر طبقات زیرین) قرار دادیم: «وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا؟» و شما را جفت‌های (زن و مرد) آفریدیم: «وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا؟» و خوابتان را تعطیل (کار روزانه) قرار دادیم: «وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا؟» و شب را پوششی ( برای استراحت) قرار دادیم: «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا»؟ و روز را ( هنگام تلاش برای) معاش: «وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا؟» و بر فرازتان هفت (لایه جوّ حفاظتی) محکم بنا کردیم: «وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا؟» و چراغی پرتوافکن (خورشید) قرار دادیم: «وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا؟» و از فشرده‌ها (ابرهای متراکم) آبی پی در پی نازل کردیم: «وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا؟» تا بدان آب دانه و گیاه (از زمین) برون آوریم و باغ و بستان‌هایی انبوه برویانیم: «لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا؟»

پس ازاین سئوالات ، تأمل و تدبر در آن‌ها را وسیله‌ای می‌شمارد برای پاسخ زیر به چیستی همان سئوال سه حرفی: «نبإ»!

مسلماً روز فصل ( جدایی انسان‌ها برحسب اعمال)، سررسید و میقاتی است (در زمان و مکانی معین) «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا».

سئوال اصلی این سوره «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ؟»، نه تنها برای مخاطبان ۱۴ قرن پیش، بلکه برای نسل امروز، به رغم پیشرفت‌های علمی همچنان مطرح است که باید به تحقق وعده «ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»، منتظر ماند.

این سئوال بند دوم همان سئوالی است که صادق هدایت درباره مسلمانان زمان خود مطرح کرده بود؛ «چرا کسی نگفت خدا؟»

اگر «این خبر عظیم» برای مخاطبان غافل آن زمان اصلا مطرح نبود، ما نیز که از آگاه هستیم باید از خود بپرسیم، به راستی آگاهی از این خبر چقدر در زندگی دنیایی ما تاثیر داشته و چقدر به فکر تدارک آن هستیم؟

این خانه جاوید (دارالخلد)، همان خبر عظیم «میقات یوم الفصل»، به نام های متفاوتی در قرآن آمده است:

یوم الفصل، یوم الوقت المعلوم، یوم الازفه، یوم التلاق، یوم البعث، یوم نحشرهم، یوم الجمع، یوم الحساب، یوم الدین، یوم تبلی السرائر، یوم یقوم الناس لرب العالمین، یوم التغابن، یوم الحسره، یوم الموعود، یوم القیمه، یوم عظیم، یوم الوعید، یوم لاریب فیه و.... اما نامی که بیش از همه نام های آن خبر عظیم در قرآن آمده، «یوم الاخره» است، «آخِر» یعنی دیگر، در برابر«اول» یعنی همان «دنیا» قرار دارد:

ضحی ۴ - «وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ منالْأُولَى»

لیل ۱۳ - «وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَىٰ »

نجم ۲۵ - «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ»

قصص ۷۰ - «لهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ...»

از شگفتی‌های آماری قرآن، تکرار مساوی ۱۱۵ مرتبه کاربرد هریک از کلمات: «دنیا وآخرت» است! جالب این که کلمه «آخِر» نیز ۲۸ بار و کلمه «اول» به اضافه «اُولی» (در اتصال با آخره) درست ۲۸ = ۵ + ۲۳ می‌باشد!

شاید سخن گفتن از آخرت برای جمعی که به آن «معتقد» هستند، کاری عبث به نظر آید، اما خدا از ما اعتقاد به آخرت نخواسته است! واصولا مفهوم اعتقاد درفرهنگ قرآن بیگانه است، آنچه توصیه کرده، «یقین» به آخرت، آنهم یقینی مستمر و فزاینده در تمام عمر و تحصیل آن، همچون تحصیل علم از دبستان تا دانشگاه و تحقیقات پس از آن! یقینی آن چنان که به قطعیت مرگ داریم (مدثر ۴۷، حجر ۹۹ و تکاثر ۵ تا ۷).

با این تفاوت که «آخرت» فقط تئوری و باور علمی نیست، آمادگی، برنامه ریزی، تدارک و تهیه توشه برای آن است، مثل بقیه سفرها، اما سفری بدون بازگشت به مقصد ابدیت، در بهشت یا دوزخ؟

بُعد زمانی در باور انسان‌ها

ما هرلحظه در حال بعثت و برانگیختگی برای چنین روز عظیمی هستیم؛ روزی که مردم در پیشگاه رب‌العالمین برمی‌خیزند:

مطففین ۴ تا ۶ - «أَلَا يَظُنُّ أُولَٰئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»

کودکان در بدو تولد در «زمان حال» زندگی می‌کنند، حافظه ضعیفی دارند؛ نه اخم دیروز را به یاد می‌آورند و نه وعده فردا را باور می‌کنند، نسیه را نمی پذرند، هر وعده‌ای باید نقد و فوری باشد. به همان نسبتی که بزرگ می‌شوند، بُعد زمانی ذهنشان گسترش می‌یابد، کم کم دیروز به خاطرشان می‌ماند و فردا باورکردنی می‌شود و این بُعد به تدریج گسترش می‌یابد، اکثریت مردم وعده‌های مادی و ملموس دنیایی را می پذیرند و برنامه ریزی‌های کوتاه و بلند مدت دنیایی برای کار وکسب وعلم و تجربه می‌کنند.

اقلیتی هم وعده‌ و وعیدهای نادیدنی (بیم و امید، بشارت و انذار‌های) پروردگارشان را باور می‌کنند، این‌ بُعد زمانی خود را بیشتر گسترش می‌دهند و مرزهای زمان و مکان را می‌شکافند، مثل به بلوغ رسیدگان: ابراهیم و فرزندان بینا وبرومندش در بوستان توحید: که فرمود: « ما آنها را به یاد خالص «خانه» (ابدی) خالص کرده بودیم «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّار» (ص ۴۶).

نه آن‌که تارک دنیا و درویش بودند، خیر، وابسته و اسیر آن نبودند، از ظاهر دنیا سکویی ساخته بودند برای آخرت. باطن آن، باطل و بیهوده نبودن آفرینش را شناختند و رو به سوی آفریننده آن بردند.
 

چرا کسانی آخرت را باور نمی‌کنند؟

جاذبه های فریبنده دنیا، وسوسه های شیطانی و هوای نفس و مشغول شدن به رقابتهای دنیایی مجالی باقی نمیگذارد که به پس آن بیندیشند، در این رزگار نیز«احساس بی نیازی از خدا» به غرور «علم»، طغیان سرمایه و قدرت و فریب را پدید آورده است:

نه چنین است؛ انسان حتما طغیان می‌کند، هرگاه خود را بی نیاز ببیند!
علق ۶ و ۷ - «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ»

دلایلش را آیات زیادی در قرآن، از جمله چند آیه زیر توضیح می‌دهد:

این مردم (دنیای) به شتاب گذرنده را دوست دارند و پشت سرشان روزی سنگین را رها کرده‌اند.
انسان ۲۷ - «إِنَّ هَٰؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلاً»

بلکه علم آنان(منکران) درباره آخرت، به درک آن نرسیده است، بلکه آنها درباره آن شک دارند، بلکه از(فهم) آن نابینا هستند.
نمل ۶۶ - «بلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ»

به کسی‌که از یادآوری ما (یکتایی خدا) پشت می‌کند و جز زندگی دنیا را نمی‌خواهد کار نداشته باش، این سقف علم (بلوغ دانش) آنهاست.
نجم ۳۰ - «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّىٰ عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ذَٰلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ...»

آن‌ها به ظاهری از زندگی دنیا علم دارند و از آخرت (باطن) دنیا غافلند.
روم ۷ - «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»
 

چرا یقین به آخرت مهم است؟

به خاطر عظمت و اهمیت آن در ارتباط با سرنوشت ابدی و خانه سعادت یا شقاوتی که به آن وارد می‌شویم.

به خاطر جایگاه مهمی که در جهان بینی قرآنی پس از ایمان به خدا داراست.

به خاطر انکه دنیا دار فنا و «دون» است و آخرت دار بقاء و «عالی» است.

به خاطر آنکه نزول قرآن با آیات مربوط به رستاخیر قیامت آغاز شده و حدود ٪۹۰ آیات سه سال اول بعثت درباره آن است.

به خاطر آن‌که در آغاز سه سوره با حروف مقطعه قرآن یقین آوری مستمر به آخرت را از شروط سه گانه: تقوی، ایمان و احسان شمرده است:

بقره- «الم ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ ۛ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ... وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»

نمل- «طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُبِينٍ هُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ... وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»

لقمان- «تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ... وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»

این «علم‌الیقینی» است که پیش از رسیدن به «عین‌الیقین» به ناچاری قیامت باید در مدت عمر به آن رسید:

چنین نیست، اگر علم یقین داشتید، حتما دوزخ را می‌دیدید، سپس آن را به چشم یقین می‌دیدید.

تکاثر ۵ تا ۷ - «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ»

خدا همه ‌را در راهی که برگزیده‌اند مدد می‌رساند!

تصور اغلب مردم برآن است که خدا مانع رسیدن دنیاطلبان به اهداف خود می‌شود، اما دنیا مزرعه‌ای است که هرکس کشت خود را درو می‌کند. نگاه کنید به برخی شواهد این رحمت.

هرکه ثواب دنیا خواهد، از آن به او می‌دهیم و هرکس ثواب آخرت خواهد از آن به او مدهیم و به زودی شاکران را پاداش می‌دهیم.
آل عمران۱۴۵- «مَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ»

هرکه همواره کشت آخرت طلب کند در کشتش می‌افزاییم، وهرکه کشت دنیا طلب کند از آن به او می‌دهیم و او را در آخرت نصیبی نیست.
شوری ۲۰- «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»

هرکه همواره دنیای به شتاب گذر را خواهد، ما نیز به مشیت خود برای آن‌که خواهیم شتاب می‌کنیم، سپس جهنم را برای او قرار می‌دهیم که مذمت شده و مطرود به آن درآید و هرکه آخرت را طلب کند و برای آن تلاش متناسب با آن انجام دهد، مشروط بر آن که مومن باشد، تلاش آنان نیز به ثمر خواهد نشست. ما به همه مدد می‌رسانیم؛ هم آنان (دنیاطلبان) وهم اینان ( آخرت طلبان) و عطای پروردگارت (از هیچکس) بازداشته نیست.
اسری ۱۸ تا ۲۱- «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا كُلاًّ نُمِدُّ هَٰؤُلاءِ وَهَٰؤُلاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً».
 

نکاتی مهم درباره آخرت:

۱- خانه آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که قصد برتری جویی و فساد در زمین نمی‌کنند.
قصص ۸۳- «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين»

۲- این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و خانه آخرت ا همان حیات حقیقی (بدون مرگ)است، ایکاش می‌دانستید.
عنکبوت ۶۴- «وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»

۳- این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد ، باشد دردنیا و آخرت تفکر کنید.
بقره ۲۱۹ و ۲۲۰ - «...كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ...»

۴- آیا کسی‌که نیمه‌های شب فروتنانه به حالت سجده و قیام از(عواقب) آخرت خود را برکنار می‌دارد و رحمت پروردگارش را امیدوار می‌شود، آیاکسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند مساوی‌اند؟ تنها خردمندان یادآور(این حقیقت) می‌شوند.
زمر۹- «مَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ»

طیف مردم در برابر آخرت!

۱- انکار مطلق

زنده شدن پس از مرگ و ادامه حیات در شرایطی دیگر متناسب با نیک و بد اعمال را دروغ شمردن.

مؤمنون ۳۵ تا ۳۷ - «أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنْتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ إِنْ هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ»

۲ - احتمال ضعیف

قدرت، ثروت، موقعیت و مقام دنیایی امروز خود را ملاک سرنوشت آخرت پنداشتن.

کهف ۳۶- «وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَىٰ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا»

۳ - باور خیالی و خودخواهانه

تصوّر قوم ویژه خدا بودن و مصونیت از عذاب، تضمین واسطه‌گی و شفاعت پیامبران.

۳-۱ یهودیان: آل عمران ۲۴- «...قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ»

۳-۲ مسیحیان: مائده ۱۸ - «وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللهِ وَأَحِبَّاؤُهُ... بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ»

۳-۳ مسلمانان: نساء ۱۲۳ - «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا»

۴ - یقین قلبی

باور یقینی قیامت،همچون دیدن با چشم.

وصفِ متقین، مؤمنین ومحسنین: «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» (بقره۴، نمل۳، لقمان۴)

دعای ابراهیم(ع): «وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ولا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (شعراء ۸۵ تا ۸۹)

وصف مصلین: «وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ» (معارج ۲۶ تا ۲۸)

وصف عبادالرحمن: «وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا» (فرقان ۶۵ و۶۶)

دعای اولواالباب: «رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ» (آل‌عمران ۱۹۱ و ۱۹۲)

دعای راسخون در علم: «رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ» (آل‌عمران ۹)

توصیه به همگان: «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (بقره ۲۰۱)

فرمان به پیامبر(ص): «قلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ...» (احقاف ۹)
 

آیا آخرت طلبی، ترک دنیاست؟

اعراف ۳۱ تا ۳۳ - «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِين قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مَا لا تَعْلَمُونَ»

حدید ۲۷- «...وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا...»

قصص۷۷- (سخن مردم به قارون): «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»

زخرف ۳۳ تا ۳۷- «وَلَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ»
 

آخرت در ادیان ابراهیمی

درک «گستره زمانی» ذهن آدمیان نسبت به تاریخ گذشته و آینده بشر، تابع میزان رشدِ بینش و دانش آنها است، از طرفی میان هریک از سه پیامبر بزرگ شرایع ابراهیمی (موسی،عیسی و محمد علیهم السلام)، فاصله زمانی زیادی بوده است که احتمال می‌دهند میان پیامبر نخست و دوم حدود ۱۹۰۰ سال و میان دوم و سوم ۶۲۰ سال گذشته و مسلما در این زمان طولانی رشد عقلی و آمادگی بشر برای قبول رستاخیز پس از مرگ و زندگی جاوید بعدی به تدریج افزایش یافته است.

هرچند ابراهیم خلیل و فرزندان و نوه‌اش ( اسماعیل، اسحق و تعقوب) که حدود ۳۴ قرن قبل می‌زیستند خالصانه به فکر آخرت بودند (سوره ص ۴۶)، اما قلیلی از امت‌های آنان به چنین بینشی رسیده بودند و و به همین دلیل امروز اعتقاد به آخرت را در میان یهودیان کم رنگ تر از مسیحیان، و مسیحیان را کمرنگ‌تر از مسلمانان می بینیم.

بیش از ٪۶۰ آیات نازل شده قرآن تا سه سال نخست بعثت را موضوع قیامت تشکیل می‌دهد (مابقی شامل: توحید، نبوت، جهاد، احکام، خلقت، اُمت‌های گذشته و...) تشکیل می‌دهد. و قرآن با قیامت، نه با توحید و نبوت آغاز شده است! از آیات قرآن در باره دو شریعت پیشین معلوم می‌شود در تعالیم آن دو پیامبر اولواالعزم نیز مسئله آخرت مطرح بوده است، هرچه پیروان کمتر آنرا درک و نقل کرده‌اند.

با تحقیقی در تورات، و به خصوص در انجیل می توان آیاتی درباره آخرت و بهشت و دوزخ را استخراج کرد، ذیلا آیاتی از قرآن را که ناظر به مطرح بودن جدی این مسئله در آن دو شریعت است ملاحظه می‌کنید:

موسی و آخرت

طه ۱۲ تا ۱۵- «فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَىٰ إِنَّنِي أَنَا اللهُ لا إِلَٰهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَىٰ فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَىٰ»

اعراف ۱۵۶- «وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ...»

بقره ۱۱۱- «قَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»

عیسی و آخرت

مائده ۷۲ - «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ»

آل‌عمران ۵۵ - «إِذْ قَالَ اللهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»
 

هشدارهای قیامت

انبیاء ۱ تا ۳ - «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَٰذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»

لقمان ۳۳ - «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»

حشر ۵۹ - «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»

فجر ۲۳ - «...یوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي»

عبس ۳۴ - «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»

نبإ ۴۰ - «...يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا»
 

قیامت نزدیک است

معارج ۱، ۵ و ۶ - «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ...إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا»

ق ۴۱ - «وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ»
 

از نهج‌البلاغه امام علی(ع)

خطبه ۱۳۰ بند ۴ - «كُلُّ مَعْدُود مُنْقَض وَ كُلُّ مُتَوَقَّع آت، وَ كُلُّ آت قَريبٌ دان»

خطبه ۱۸۸ بند ۸ - «فَاِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَريبٌ ما اَسْرَعَ السّاعاتِ فِى الْيَوْمِ، وَ اَسْرَعَ الاَْيّامَ فِى الشَّهْرِ، وَ اَسْرَعَ الشُّهُورَ فِى السَّنَةِ، وَ اَسْرَعَ السِّنينَ فِى الْعُمُرِ»

نامه ۳۱ به امام حسن - « وَاعْلَمْ يا بُنَىَّ، اَنَّ مَنْ كانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ فَاِنَّهُ يُسارُ بِهِ وَ اِنْ كانَ واقِفاً، وَ يَقْطَعُ الْمَسافَةَ وَ اِنْ كانَ مُقيماً وادِعاً»

خطبه ۲۰۳ - «اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّمَا الدُّنْيا دارُ مَجاز، وَالاْخِرَةُ دارُ قَرار، فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ، وَ لا تَهْتِكُوا اَسْتارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ اَسْرارَكُمْ، وَ اَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُخْرَجَ مِنْها اَبْدانُكُمْ. فَفيها اخْتُبِرْتُمْ، وَلِغَيْرِها خُلِقْتُمْ»

خطبه ۱۱۴ - «وَاعْلَمُوا اَنَّ ما نَقَصَ مِنَ الدُّنْيا وَ زادَ فِى الاْخِرَةِ خَيْرٌ مِمّا نَقَصَ مِنَ الاْخِرَةِ وَ زادَ فِى الدُّنْيا. فَكَمْ مِنْ مَنْقُوص رابِح، وَ مَزيد خاسِر»


 
`