خدا در طبيعت
( آياتِ الهى در آفاق و
انفس)
شهـــادت پــــوست
تصور عمومى بر اين است كه ما فقط با دو حس بينائى و شنوائى با دنياى بيرون از بدن
خود در ارتباط هستيم و دائماً اطلاعاتى را دريافت و به مغز خود ارسال مىداريم.
چنين تصورى در مورد اطلاعاتى كه از فاصلهاى به ما مىرسد، البته درست است، اما
آدمى از طريق پوست بدن خود نيز اطلاعاتى كسب مىكند و تأثيراتى مىپذيرد كه معلوم
نيست كم اهميت تر از آن دو ديگر باشد.
ممكن است انسانى محروم از حواس بينائى و شنوائى متولد شود و علاوه بر كر و لال و
كور بودن، حس چشائى هم نداشته باشد، با اين حال مىتواند به زندگى خود ادامه دهد.
نمونهائى از اين قبيل افراد "هِلن كِلر" است كه در ۱۸ ماهگى ناگهان ارتباطش با
دنياى بيرون قطع شد، ولى در ۲۴ سالگى بعنوان اولين فرد نابينا - ناشنوا از دانشگاه
رادكليف فارغالتحصيل شد و تا ۵۰ سال بعد، ۱۲ كتاب و مقالات بىشمارى نوشت و
معروفيت جهانى پيدا كرد. اما بدون داشتن پوست و در پناه عملكردهاى متنوع آن ساعتى
هم نمىتوان زنده ماند! نه تنها زندگى بدون پوست امكان پذير نيست، بلكه نداشتن
تماسهاى پوستى (جلدى) با ديگران نيز مشكل آفرين و بيمارىزا مىباشد!
نوزادان ابتدا از طريق حس لامسه با دنياى خارج ارتباط بر قرار مىكنند، سپس حواس
ديگرشان تكميل مىشود. در قرن ۱۴ ميلادى دانشمندان با بررسى بيمارى ناشناختهاى در
كودكان متوجه شدند نوزادانى كه محروم از نوازش محبتآميز مادر و تماس بدنى او
هستند، كمتر شيرمىخورند و در رشد استخوانى (به خصوص در ساق پا و بازوان) تأخير
دارند و بعضاً به بيمارى ناشناختهاى (Marasme) دچار شده و مىميرند. آنها دريافتند
كه نياز به تماس پوستى، نه تنها در طفوليت بلكه با افزايش سن از بين نمىرود، و
بهرهمند بودن از آن عمر را نيز افزايش مىدهد.
درك مكانيسمهاى ديدن و شنيدن و نحوه دريافت امواج صوتى و نورى توسط تجهيزات پيچيده
گوش و چشم كمابيش براى ما روشن است، اما از اين كه حس لامسه چگونه عمل مىكند و
پوست ما پيامهاى دريافتى را به چه شكل به مغز مىرساند، كمتر اطلاع داريم.
دانشمندان كشف كردهاند كه نه تنها پوست، بلكه تكتك سلولهاى بدن ما داراى حس
لامسه هستند و فشارهاى مكانيكى وارد بر خود را احساس مىكنند و عملكرد آنها تابع
شدت و ضعف نيروهاى وارده مىباشد و اصلا سلولهاى عصبى و پوستى هر دو از يك نوع
Echoderme)) هستند و هر رشته عصبى كه از مغز و ستون فقرات عبور مىكند، در انتها به
مكانى در پوست به نام Dermatonمىرسد.
قبلا چنين تصور مىشد كه سلولها با تحريكات شيميائى يا هورمونى فعال مىشوند، اما
در سالهاى اخير دانشمندان زيستشناس با همكارى دانشمندان مكانيك متوجه شدهاند
همانطور كه با ورزش و تحريك عضلات، سلولهاى ماهيچهاى رشد مىكنند، فشارهاى محيط
اطراف نيز در سلولها تأثير مىگذارد. تجربه پروازهاى فضائى و كاهش فشار جاذبه روى
اندام و استخوانها اين امر را در جهت معكوس آشكار كرد.
پروفسور Denis Discher از دانشگاه پنسيلوانيا در سال ۲۰۰۶ نشان داد كه سلولهاى
اوليه جنين، كه به يك شكل بوده وهنوز تغيير نقش و وظيفه پيدا نكردهاند، بر حسب
تحريكات مكانيكى محيط، اشكال مختلفى متناسب با اندامهاى متنوع بدن به خود
مىگيرند. نامبرده در آزمايشگاه متوجه شد اگر سلولهاى اوليه جنين را در محيط نرم
كشت دهند، تبديل به سلولهاى عصبى (نورون) مىشوند، اگر محيط نيمه نرم باشد، به
عضله و اگر محيط كشت سخت باشد، به بافت استخوانى تبديل مىشوند.
اينك معلوم شده است بدون تحريكات شيميائى يا هورمونى، سلولهاى اوليه با تماس محيطى
و كشيده شدن روى آن كسب اطلاعات مىكنند و تحريكات مكانيكى را به ژِنهاى خود منتقل
مىسازند! به اين ترتيب تكتك سلولهاى ما اطلاعات كسب شده از تماسهايشان را
درمحفظه اطلاعاتى ژنها ذخيره كرده و حفظ مىكنند.
فرضاً همانطوركه بدن ما در تماس با يك سوزن خود را جمع مىكند، و احساس درد را در
حافظه ذخيره مىسازد، در مورد سلول نيز اين امر صادق است. دانشمندان مشاهده
كردهاند با مشابه اين كار سلول هم عكسالعمل نشان مىدهد و حفرهاى در خود ايجاد
مىكند. چه بسا اگر دستگاهى ساخته شود كه اين اطلاعات را بتواند درك كند، مىتوانيم
در آينده فشارهائى را كه در مدت عمر بر سلولهاى بدن ما وارد شده پس از مرگ شناسائى
نمائيم.
نطق آب و نطق خـاك و نطق گِـل |
هست محسوس حواس اهل دل (۱) |
نطقها نسبت به تو قشر است ليك |
پيش ديگر فهم ها مغزاست نيك (۲) |
با مقدمات فوق اينك بهتر مىفهميم كه چگونه قرآن از "شهادت پوست بدن" (علاوه بر
شهادت چشم و گوش) در روز قيامت خبر داده است! اگر امروز رگههاى زمين و فسيلهاى
باقيمانده از اعصار كهن براى يك زمينشناس با زبان وجودى سخن مىگويد و حلقههاى
درخت براى گياهشناس و كربن ۱۴ عمر اشياء ميلياردها سال پيش را تعيين مىكند، جاى
شگفتى نيست سلولهاى پوست بدن ما كليه تماسهاى خود را گزارش كنند: از دست نوازشى
كه بر سر يتيمى كشيده تا كشيدهاى كه بر صورت مظلومى نواخته است. از بوسهاى كه بر
گونه فرزندش يا دست والدين خود زده، تا تماسهاى خداى ناكرده نا مشروعى كه با
نامحرمان برقرار كرده است! نگاه كنيد به آيه زير:
فصلت۲۰ تا ۲۳- حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا
شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا
يَعْمَلُونَ . وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا ۖ قَالُوا
أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِى أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ
مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ . وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ
عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَٰكِنْ
ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ .
وَذَٰلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِى ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ
فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ
(دوزخيان) چون به سوى آتش احضار مىشوند، گوش و ديدگان و پوست تـَنـِشان عليه
آنان گواهى دهند، (اطلاعات اخذ شده توسط چشم و گوش را تا حدودى مىفهمند، اما)
به پوستهايشان گويند: شما چرا (يا چگونه؟) بر ضد ما گواهى داديد!؟ پاسخ
مىدهند: همان خدائى كه همه موجودات را گويا كرده، ما را نيز به سخن درآورده
است! (چگونه چنين چيزى را باور نداريد در حالى كه) همو نخستين بار شما را آفريد
و به پيشگاه او بازگردانده مىشويد (دادن اطلاعات اوليه به سلول مهمتراز پس
گرفتن آن است)
شما (هنگامى كه مشغول گناه بوديد) نمىتوانستيد مانع شهادت گوش، ديدگان و
پوستهايتان عليه خود باشيد. برعكس، حتى مىپنداشتيد كه خداوند بسيارى
از(پنهانكارىهاى) اعمالتان را نمىفهمد. چنين پندارى به پروردگارتان بود كه
موجب هلاكت و زيان ابدى شما شد.
فهم فرآيند كسب اين اطلاعات در دنياى امروز با پيشرفت شگفتآور علم ژنتيك كار
دشوارى نيست، بيان اين مطلب در ۱۴ قرن قبل براى مردم بىسوادى كه سواد خواندن و
نوشتن نداشتند و پيامبرشانۖ نيز اُمى و بىسواد بود، به راستى حيرتآور است و دلالت
بر غيربشرى بودن منبع چنين الهاماتى مىكند!
پوست بدن نه تنها حس لامسه دارد، بلكه منعكس كننده حالات و هيجانات درونى انسان نيز
مىباشد و به اصطلاح: رنگ رُخساره خبر مىدهد از راز درون. موى براندام راست شدن و
لرزيدن و منقبض شدن پوست در اثرتلاوت آيات قرآن نيز از نشانههاى هدايت شمرده شده
است:
زمر۲۳- اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ
كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِى تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ
يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ
اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِى بِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُضْلِلِ
اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
خدا نيكوترين سخن نو را نازل كرده؛ كتابى هماهنگ و پيوسته به هم، كه پوست بدن
اهل خشيت از (هيجان) شنيدنش موى خيز مىشود. آنگاه پوست و دلهاشان به ياد خدا
آرام گيرد. اين هدايت خداست كه هركه را خواهد، بدان راه نمايد؛ و هركه را گمراه
سازد، هيچ رهنمائى نخواهد داشت.
بر خلاف هدايت، ضلالت نيز آثارش در پوست باقى مىماند
و سوخت دوران دوزخى را فراهم مىسازد. اين هشدارها را نيز قرآن مطرح ساخته است:
نساء ۵۶- إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا
سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ
جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا
حَكِيمًا
...آنان را كه آيات ما را انكار كردند، به آتشى درآوريم كه هرگاه پوستشان
بسوزد، پوستى ديگر جايگزين سازيم تا همواره عذاب را بچشند، كه خدا فرادستى است
فرزانه.
حج ۲۰- فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ
فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِى بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ
(آنان كه حقايق را ناديده گرفتند) جامههاى آتشينى (به تناسب اندام اعمالشان)
براى آنها بريده مىشود كه آب داغ از فراز سرشان بر آنها ريخته مىشود، به
گونهاى كه درون و پوستهايشان به وسيله آن گداخته مىشود.
در خاتمه اين بحث بى مناسبت نيست از مجموعه
دانستنىهاى مربوط به بدن انسان نكاتى را در باره پوست بشنويم:
• پوست بزرگترين عضو بدن انسان است كه حدود دو
متر مربع وسعت دارد!
• لايه بيرونى اين پوست هر دو هفته يكبار تعويض مىشود، بنابراين ما ماهى دو
بار لباسى نو مىپوشيم!
• اين پوشش بيرونى با ساليانه ۱۳۰۰ ليتر عرق در برابر خشكى و ميكربهاى مهاجم
محافظت مىشود!
• در يك سانتيمتر پوست بدن، ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مويرگ وجود دارد!
• اگر سلولهاى موجود روى پوست بدن انسان را به دنبال هم قرار دهيم، ۴۵ مايل
درازا خواهد داشت!
• در هر ۳ سانتيمتر پوست بدن، ۴۰۰۰ بافت عصبى، ۱۳۰۰ سلول عصبى، ۱۰۰ غده عرق،
۳۰۰۰۰۰۰ سلول و ۳۰۰۰ رگ خونى وجود دارد!
• طول رگ هاى خونى بدن انسان ۵۰۰۰۰ كيلومتر است!
۱- مثنوى مولوى دفتر اول بيت ۳۲۹۸
۲- همان. دفتر پنجم، بيت ۲۰
|