مصاحبه سايت ملى مذهبى با عبدالعلى بازرگان
آیا قرآن تحریف شدهاست؟
پرسش: ظاهراً و بنا بر یکی از روایتهای تاریخی، پس از رحلت حضرت رسول اکرم تا
زمان خلیفه سوم، متن قرآن بصورتی که امروز در دست ما است، جمع آوری نشده بود. هرچند
که گفته می شود در زمان حیات پیامبر اسلام نیز آیات و سورهها گاه نوشته می شده
اند، اما احتمالا تدوین نهایی متن و ترتیب آیات و سوره ها، آنچنان که امروز وجود
دارد، مربوط به دوره خلیفه سوم است. بر اساس منابعی که تاریخ جمع آوری قرآن را
نوشته اند، ظاهراً در آن زمان اختلاف هایی نیز وجود داشته و مطابق قاعده ای که
عثمان برای جمع کردن کتاب گذاشته بود، ضرورت وجود دو شاهد برای هر آیه را ایجاب می
کرد، برخی آیه ها و یا سوره ها یی که اصحاب نزدیک به پیامبر ذکر می کردند اما شاهد
نداشتند، کنار گذاشته شد و همچنین ظاهراً برخی سوره ها و آیات در متن ذکر شد که در
آنها اختلاف بود اما به دلیل وجود دو شاهد در متن گنجانده شد. گفته می شود عثمان
برای ذکر هر آیه، جایزه ای در نظر گرفته بود و به همین دلیل ممکن است برخی افراد با
یکدیگر تبانی کرده و برای گرفتن جایزه، عبارتهایی را به عنوان آیه در نزد عثمان
برده باشند. برای نمونه گفته می شود برخی از عبارتهایی را که عایشه به عنوان آیه
نقل می کرد، کنار گذاشته شد و یا آیاتی به متن اضافه شد که فرضاً ابن عباس آنرا جز
قرآن نمی دانست. پرسش این است که با توجه به اسناد موجود، روایت شما از مرحله تدوین
قرآن چیست؟ آیا ماجرای تدوین و جمع آوری متن، نمی تواند شائبه تغییر و تحریف در متن
را ایجاد کند؟ چگونه می توان اطمینان داشت که متن، حتی در همان زمان هم تحریف نشده
است؟
عبدالعلی بازرگان: به نظر بنده، اين خطاي فاحشي است، اگر در بررسي نحوه
تدوين قرآن، از منظر انسان مدرن امروز، كه در هزاره سوم با كتاب و كامپيوتر در كلان
شهرها زندگي مي كند، به مسئله نگاه كنيم و عوامل زمان و مكان و مناسبات ميان متن و
مومنين اوليه را در چهارده قرن قبل نا ديده بگيريم.
بيشتر كارشناسان غربي كه در باره نحوه تنظيم و تدوين قرآن، به نيت كشف حقيقت يا
اهداف ديگر، تحقيق مي كنند، و تبع آنها برخي قرآن پژوهان مسلمان (به شناسنامه يا
شناخت)، كه در فضا و فرهنگ كتبي اين روزگار با صدها دغدغه و مشغوليت فكري تنفس مي
كنند، آزاد ذهني و ابعاد فرهنگ شفاهي و توان حفظ مطالب را درفرهنگي كه شعر و شاعري
حرف اول را مي زده و قرآن شعرگونه سروده شده، از ياد مي برند و از عينك امروز به
جامعه قبيله اي ديروز نگاه مي كنند.
بگذاريد ابتدا چند واقعيت را مطرح كنم تا بيشتر فضاي زمان نزول قرآن را احساس كنيم:
۱- قرآن هاي معمولي بيش از ۶۰۰ صفحه دارد، براي ما فارسي زبان ها يا غربي ها، تصور
حفظ كردن چنين حجمي فوق العاده دشوار مي آيد، اما به اين واقعيت توجه نداريم كه
قرآن در طول ۲۳ سال نازل شده و مسلمانان ناگهان با يك كتاب مواجه نشده بودند تا
بخواهند آن را حفظ كنند. شما اگر ۲۳ سال را در تعداد روزهاي سال ضرب كنيد، و آنگاه
با تعداد ۶۲۳۶ آيه قرآن (صرفنظر از اختلاف مختصر شمارش هاي كوفي و بصري و...)
مقايسه كنيد، خواهيد ديد كه به طور متوسط هر روز كمتر از يك آيه براي مسلمانان
معاصر پيامبر نازل شده است!
۲- نخستين ايمان آورندگان با اين كلمات زندگي مي كردند، همه حيات وهويتشان بود، به
خاطر آن از شهر و ديارشان آواره مي شدند، شكنجه مي شدند، شهيد مي شدند، ارتباط آنها
با اين متن، كه در نمازهاي پنجگانه يوميه حداقل ۱۰ بار پس از حمد، سوره اي از قرآن
را مي خواندند، و پاره اي از آنها، ثلث شب، نيمي از آن و حتي بيش از آن را به تبعيت
از رسولشان در راز و نيازهاي شبانه خود تكرار مي كردند، زمين تا آسمان با ارتباط
اكثريت مسلمانان شناسنامه اي امروز با قرآن كه اين آرمان و عقيده را از پدرانشان به
ميراث برده اند فاصله دارد، با اينحال مي خواهيم درباره امانت داري آنها در حفظ
چيزي كه از جان خود و فرزندانشان بيشتردوست داشتند ترديد كنيم؟ مي گويند هركسي از
ظن خود شد يارمن، ما با ظن و گمان و ذهنيات خود نسبت به قرآن مي خواهيم درباره حمل
و حفظ قرآن در ضمير و زبان مسلمانان صدر اسلام، با بستن چشم خود به روي واقعيت هاي
آنزمان داوري كنيم.
۳- مسلمانان اوليه كه به تدريج و تاني جرعه جرعه از جام جلال و جمال حق نوشيده
بودند، يا همه آنچه در طول ۲۳ سال آموخته بودند از حفظ بودند، يا قسمتي از آنرا در
حافظه داشتند و يا دراثر تكرار روزانه آيات، به توصيه قرآني كه : "تا آنجا كه
برايتان ميسر است قرآن را بخوانيد"(فاقروا ماتيسر من القرآن- مزمل۲۰) به آن اشراف
داشتند، به گونه اي كه اگر كسي آيه اي را اشتباه مي خواند، بلافاصله تذكر مي دادند.
براي فهم بهتر اين توانائي، شما ميتوانيد جمعي از فارغ التحصيلان رشته ادبيات را
درنظر بگيريد كه فرضا درمجلسي كسي شعري از حافظ را به اشتباه بخواند، آيا ممكن است
هيچيك از آنان تذكري ندهد؟ با اين تفاوت كه اينها فقط چهارسال با دهها شاعر و
هزاران شعر سر وكار داشته اند، اما آنها ۲۳ سال فقط با يك كتاب، كدام آسان تراست؟
امروز نيز اگر مسلماني روزي تنها يك صفحه از آن را با توجه به معنايش بخواند، كاملا
كلام قرآن را از غير آن تشخيص مي دهد.
۴- تصوير تشكيك كنندگان غربي از قرآن، كتابي را كه مسلمانان ۲۳ سال با جان و دل در
فضاي آن تنفس كرده بودند، آنچنان غريب نشان مي دهد كه به نقل شما، برخي سوره ها و
آياتي كه حتي اصحاب نزديك پيامبر و همسراو عايشه هنگام تدوين قرآن، ذكر مي كردند،
به دليل نداشتن شاهد كنار گذاشته شده است! و برعكس، آياتي با وجود اختلاف، به
صِِِرف اين كه دو شاهد داشته، در متن گنجانيده شده است! ادعاي ناشيانه تر اين كه
چون عثمان براي ذكر هرآيه جايزه اي در نظر گرفته بوده، كساني جعلياتي داخل كتاب
كرده اند!! همه اين تير در تاريكي زدن هاي بي خبرانه در شرايطي است كه در آن زمان
حميت و حضور ذهن مسلمانان نسبت به جزئيات قرآن به آن حد بود كه معروف است ابوذر
غفاري از اين كه عثمان يك "واو" را در ابتداي آيه ۳۴ سوره توبه (والذين يكنزون
الذهب والفضه...) در قرآئت جا انداخته بود، سخت بر خليفه برآشفته بود كه با حذف اين
حرف، ارتباط آن با آيه قبل حذف مي شود.
۵- قرآن، نه تنها بر دوش حافظه تيز و تشنه مسلمانان اوليه حمل مي شد، بلكه در همان
زمان نزول توسط كاتبين وحي، كه تعداد و اسامي آنان در تاريخ مضبوط است، روي پوست
آهو، كتف شتر و سطوح مشابه ثبت و ضبط مي گرديد كه هزاران قطعه آن اينك با كشفيات
مسجد صنعا و اماكن ديگر در دسترس محققين است. پس چنين نيست كه خليفه سوم فقط به دو
شاهد توسل جسته باشد.
۶- ما اغلب فراموش مي كنيم كه صنعت توليد كاغذ وچاپ كتاب در روزگاران بعد از نزول
قرآن جهاني شده است و تا قرآني كاغذي به شكل قرآن هاي امروزي ميان دو جلد نبينيم،
باور نمي كنيم از ابتدا چنين ساماني داشته است! وقتي هم قطعاتي از آن كشف مي شود،
چون شامل ۱۱۴ سوره نيست، كساني همين را وسيله ساختارشكني مي كنند.اما اگر قرار بود
سوره ها و آيات نوشته شده روي آن سطوح حجيم را كنار هم مي گذاشتند، حجم، يك اطاق را
اشغال مي كرد!
۷- اعراب نخستين، درقراءت قرآن نيازي به نقطه و اِعراب گذاري نداشتند و با يك نگاه،
اگر سواد داشتند، آن را مي فهميدند، نياز به چنين تدابيري براي تسهيل در قرائت،
موقعي احساس شد كه سيل تازه مسلمانان ِ نا آشنا به زبان عربي ازاطراف و اكناف به
سوي اسلام جاري شد و عثمان كه با اين معضل مواجه شده بود، به اين مهم همت گماشت.
۸- مهم ترين انگيزه تدوين رسمي و حكومتي قرآن در زمان عثمان، آنچنانكه نقل كرده
اند، كشته شدن تعداد كثيري از حافظان قرآن در جنگ هاي جاري و نگراني خليفه از
آينده، در صورت بروز تداوم اين شهادت ها بوده است، اين نگراني چندان هم بي مورد
نبوده است؛ گفته مي شود كه در جنگ جمل در زمان خلافت امام علي(ع)، هفتاد
حافظ قرآن در حمايت از عايشه مقابل شتر او كشته شدند. تهيه چند نسخه رسمي و تاييد
شده از ناحيه خليفه و ارسال آن به شهرهاي اصلي عربستان براي مراقبت و محافظت مطمئن
تر، در واقع نه سامان دادن به امري پريشان و پرابهام، بلكه پيش گيري از يك
خطراحتمالي بوده است.
۹- حضور قرآن شناسان عاليقدري همچون امام علي(ع) در شوراي عثمان، كه
شخصيتش از ۹ سالگي در محضر قرآن شكل گرفته بود، و ايراد نگرفتن آنها و بقيه امت به
آنچه تدوين شده بود، آيا گواه ديگري بر صحت نسخ رسمي نيست؟ اگر اشكالي در قرآن رسمي
وجود داشت، چراهيچكدام از اهل بيت پيامبر در دوران بعد، انتقاد و اعتراضي مطرح
نكردند و خود همان قرآن را مي خواندند و تدريس مي كردند.
۱۰- به رغم اين تشكيك ها و ترديدها، اهل ايمان، اگر هم اطلاعي از نحوه شكل گيري
قرآن نداشته باشند، به اين وعده محكم قرآني باور دارند كه : "ما خود اين ذكر را
فرستاده ايم و خود نيز محافظ آن هستيم" إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ
وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(حجر۹).
دى ماه ۱۳۹۳
|