رستاخيـــــــــــز
و برهان
هايش در طبيعت
۴- برهان
عناصر چهارگانه (آب، خاك، آتش و نطفه)
"چگونه هنگاميكه مُرديم و خاك و استخوان شديم، برانگيخته
خواهيمشد؟! حتي نياكان ما!؟"
سئوال فوق نقل قول و سخن مستمر
ناباوران رستاخيز آخرت است كه قرآن در آيات ۴۷ و ۴۸ سوره واقعه(و نيز در موارد
ديگري) بيانكرده و با هشداري بيداركننده بهگمراهان تكذيبكننده، دلايل روشنگري را
براي درك و فهم پديده رستاخيز ارائه داده است.
آيات ۵۷ تا ۷۴ همين سوره در صدد پاسخگوئي به پرسشي است كه در فوق به آن اشاره
گرديد. خداوند پاسخ به منكران را با طرح سئوالاتي از خودشان در چهار زمينه مختلف،
از سادهترين عناصري كه هر كس در هر سن و سال و با هر سطح سواد و دانش با آن آشنائي
دارد، يعني: نطفه (در رحم)، دانه (در خاك)، آب (آشاميدني) و آتش (گرما بخش) آغاز
كرده است تا انديشه آنان را بر انگيزد و به باور نسبت به زنده شدن مجدد هدايتشان
نمايد.
چهار سئوال مورد نظر، چهار پديده را، كه پيدايش آنها محصول و نتيجه يك سلسله فعل و
انفعالات و تغيير و تحولاتي گسترده در طبيعت است، مطرح ميسازد تا ذهن خواننده را
متوجه سير تكامل و جريان رو به رشد مستمري نمايد كه جز طبق يك مشّيت و طرح
هوشمندانه (Intelligent Design) نميتواند به وجود آمده باشد و پروردگار كه اين
نظامات حيرتآور را در طبيعت برقرار كرده، منزه از آن است كه بيهوده و عبث آفريده و
حياتي را كه از خاك آغاز كرده، با مرگ ما پروندهاش را خاتمه دهد و عملكرد نيك و بد
آدميان تفاوتي در سرنوشت آنان نداشته باشد!
در مجموعه آيات فوقالذكر، كه براي فهم آسانتر بصورت جدول (پيوست) به نظم درآمده
است و بصورت نموداري ارتباط آيات را با يكديگر نشان ميدهد، چهار بار جمله سئوالي:
"آيا هرگز (با تأمل و انديشه) در ...نگريستهايد؟!" (افرايتم...؟) تكرار شده و چهار
بار پرسش مقايسهاي: آيا شما اينكارها را كردهايد؟ يا ما؟! (ءَانتم...ام نحن)
براي انگيختن انديشههاي انكاركننده، به دنبال آن آمدهاست. و پس از آن توضيحاتي
براي پاسخ تفصيليتر به پرسشهاي چهارگانه، كه تماماً براي درك و فهم رستاخيز است،
اضافه شده است. نگاه كنيد به جدول زير.
در مورد موضوعات رديف۱ و ۲، يعني آفرينش آدمي از نطفه و آفرينش گياهان از دانه، در
مباحث پيشين به قدر كافي سخن گفتيم و ضرورتي براي تكرار ندارد. امّا درباره دو عنصر
آب و آتش جا دارد تأملي بيشتر نمائيم..
الف) آب شيرين
كم و بيش همگان ميدانند كه در
روي زمين دو سيستم آب وجود دارد؛ آبهاي اقيانوسها و درياها، كه همواره شور و تلخ
است و آبهاي رودخانهها، چاهها و قنوات، كه همواره شيرين و مطبوع است. امّا بيشتر
مردم به اين امر شگفتانگيز بيتوجه هستند كه چگونه اين دو سيستم، كه دائماً در حال
اختلاط با يكديگر هستند، مشخصات خود را حفظ ميكنند!! همه ميدانيم كه آب شيرين
رودخانه از بارانِ حاصل از تبخير آب تلخ و شور درياها به وجود ميآيد و درياها نيز
با وجود ميلياردها سال مخلوط شدن با آب شيرين رودخانهها، همچنان تلخ و گزنده باقي
مانده است.
قرآن در چندين آيه اين نعمت دوگانه را، كه از هر دو ماهي صيد ميكنيم و مرواريد
استخراج مينمائيم، براي ما تبيين كرده است تا در آيات و شگفتيهاي اين سيستم كه
دلالت بر تقدير و تدبير الهي ميكند انديشه كنيم. (۱)
آيات ۶۸ تا ۷۰ سوره واقعه نيز، از اين مكانيسم بعنوان نشانه ديگري براي اثبات
رستاخيز استفاده كرده است تا هدفداري پديدهها و باطل و بيهوده نبودن جريانات خلقت
را نشان دهد. ميگويد:
أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاء
الَّذِي تَشْرَبُونَ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ
الْمُنزِلُونَ
لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ
آيا تا كنون به آب شيرين و گوارائي كه مينوشيد دقت نظر كردهايد؟ ... آيا شما
اين آب را (طي سلسله مراتب شكلگيري) از ابر فرو ميباريد، يا ما دائماً در
چنين كاري هستيم؟ اگر در نظام و مشيت و مقدرات ما اين آب (همچون آب درياها-
منشاً آن) تلخ بود، چه ميكرديد؟ پس چرا شكر اين نعمت آشكار را نميگذاريد؟
ب) آتش
در چهارمين قسمت اين مجموعه به فرآيند فروزش آتش
اشاره ميكند، چيزي كه دائماً آنرا مشاهده ميكنيم ولي به ندرت درباره آن انديشه
ميكنيم.
ميدانيم كه انرژي حرارتيِ تراكم يافته در هيزمي كه آنرا ميسوزانيم، به تدريج در
طول دهها يا صدها سال در اثر فعل و انفعال و تبادل اكسيژن و كربن ميان خورشيد و
درختان (طبق مكانيسم فتوسنتز) فراهم شده است. در واقع ما محصول تبادل حرارت تدريجي
دهها سال يك درخت را يك ساعته در بخاري هيزمي خود ميسوزانيم و لحظهاي نميانديشيم
چه كسي اين حرارت را براي ما ذخيره كرده است و چگونه عوامل متعدد و پيچيدهاي با
همكاري و هماهنگي، چنين پديدهاي را موجب شدهاند!
آيات ۷۱ تا ۷۳ اين سوره، پديده آتش را نيز، همچون سرنوشت انسانها، محصول كاري
طولاني و نتيجه تلاش و تبادلهاي يك عمر ميشمارد و ما را به مشابهتهاي ميان
پديده رستاخيز و پديده تبديل و تحويل انرژيها دعوت ميكند.
أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ
أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ
نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ
"آيا به آتشي كه بر مي افروزيد، توجه كردهايد؟ آيا شما درخت آن را پديد
آوردهايد يا ما پديد آورندهايم؟ اين مائيم كه (نور ناشي از آتش) درخت را
وسيله يادآوري و (انرژي حرارتي) آنرا وسيله برخورداري نيازمندان قرار
دادهايم".
پيدايش آتش از درخت تر، تضاد آب و آتش را تداعي
ميكند. آيا حيرتآور نيست كه چگونه خداوند از دل سبزهها سرخي را در ميآورد؟ اين
نكته را قرآن بار ديگر تكرار كرده است (و البته باز هم در اثبات رستاخيز):
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ
مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ
قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ
عَلِيمٌ
الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم
مِّنْهُ تُوقِدُونَ
أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ
يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (ياسين ۷۸ تا ۸۱)
– "براي ما مثلي زد و آفرينش خويش را از ياد برد؛ گفت: استخوانهاي پوسيده را چه
كسي قادر است حيات بخشد؟ بگو: همان كسي كه اول بار آن را پديد آورده است،
زندهاش ميكند؛ و او به هر آفرينشي داناست. همان خدائي كه براي شما از درخت
سبز آتش پديد آورد كه خودتان از آن ميافروزيد
نحنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقونَ ۰(ماييم كه شما را آفريدهايم، چرا
باور نداريد؟)
پرسش: |
نحنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقونَ ۰(ماييم كه شما را آفريدهايم، چرا
باور نداريد؟)
|
|
آيا هرگز نگاه با انديشه كردهايد در ... |
آيا اين شمائيد يا مائيم كه...؟ |
توضيح و تفصيل اضافي |
نطفه |
أفَرَءَيْتُم مَّا تُمْنُونَ
آيا به نطفهاي كه ميريزيد،
توجه كردهايد؟
|
ءَاَنتُم تَخْلُقُونَهُ اَمْ نَحْنُ الخَلِقُونَ
آيا شما آن را ميآفرينيد
يا ما آفرينندهايم؟
|
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَينَكُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ
بِمَسْبُوقينَ
عَلَي اَن نُبَدِّلَ اَمْثَلَكُمْ وَ نُنَشِئُكُمْ فِي مَا لا
تَعْلَمُونَ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأةَ الأولَي فَلَوْ لا
تَدَكَّرُون
ما مرگ را در ميان شما مقرر داشتهايم و گريزي نخواهيد داشت كه امثال
شما را جايگزين كنيم و شما را به گونهاي كه از آن بيخبريد، پديد
آورديم.
شما كه از آفرينش نخستين به روشني آگاه شدهايد، پس چرا پند
نميپذيريد؟ |
خاك |
أفَرَءَيْتُم مَا تَحْرُثُونَ
آيا به دانههاي كه ميكاريد، توجه كردهايد؟ |
ءَاَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ اَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ
آيا شما هستيد كه آن را ميرويانيد يا ما رويانندهايم؟ |
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْناهُ حُطَمَا فَظَلْتُمْ
تَفَكَّهُونَ إنَّا لَمُغْرَمُونَ بَلْ نَحْنُ مَحرُومُون
اگر ميخواستيم، خاشاكش ميكرديم به گونهاي كه شگفتزده شويد؛ (و
گوييد) كه غرامت زدهايم، بلكه همه چيز را از دست دادهايم. |
آب |
أفَرَءَيْتُمُ المَآءَ الَْذي تَشْرَبُونَ
آيا به آبي كه ميآشاميد، توجه كردهايد؟ |
ءَاَنتُمْ أنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ اَمْ نَحْنُ
المُنـزِلُونَ
آيا شما آن را از ابر فرو ميباريد يا ما فرود آورندهايم؟ |
لَوْ نَشَأءُ جَعَلْنَهُ اُجَاجاً فَلَوْلا
تَشْكُرُونَ
اگر ميخواستيم، آن را شور و تلخ ميگردانديم، پس چرا سپاس نميداريد؟ |
آتش |
اَفَرَءَيْتُمُ النَّارَ الَّتي تُوُرونَ
آيا به آتشي كه ميافروزيد، توجه كردهايد؟ |
ءَاَنتُمْ أنشَأتُمْ شَجَرَتَهآ أمْ نَحْنُ
الـمُنشِئُونَ
شما درخت آن را پديد آوردهايد يا ما پديده آورندهايم؟ |
نَحنُ جَعَلْنَهَا تَذْكِرَةً وَ مَتَعاً
لَلْمُقْوِينَ
هميندرخت را وسيله يادآوري و برخورداري مسافران صحرا قرار دادهايم؛ |
نتيجه: |
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ - پس، ويژگي(هاي) پروردگار بزرگت
را تقديس كن.
فَلا اُقْسِمُ بِمَوقِعِ النُّجُومِ وَ إنَّهُ لَقَسَمً لّوْ
تَعْلَمُونَ عَظيمٌ - سوگند به نظام ستارگان كه اگر بدانيد، سوگند
بزرگي است.
|
(۱) از جمله در: فرقان۵۳- نمل ۶۱-
فاطر ۱۲- رحمن ۱۹
|