بـــــاران رحـمـت!!
به مناسبت ايام و ليالى قـدر
روز باراناست مىروتابه شب |
|
نِى ازاين باران، ازآن باران ربّ |
نيست آن باران از اين ابر شما |
|
هست ابـرى ديـگر و ديگر سماء |
غيب را ابرى و آبى ديگراست |
|
آسمــان و آفتـابــى ديــــگر اسـت |
باد كار خويش كرد و بر وزيد |
|
آنكه جانى داشت، برجـانش گُزيد |
اين شبها و اين روزها آسمان ربوبى پوشيده از ابر
مغفرت و رحمت است و يكسره باران بركت و بيدارى مىبارد. نسيم عفو و اجابت دعا
دائماً مىوزد و لطافت اين نسيم را آنان كه به سوى محبوب رو كرده باشند احساس
مىكنند.
اين تعابير را در تعاليم و مناجاتهاى اهل بيت نيز مىبينيم:
نامه امام على(ع) به فرزند بزرگشان در باره دعا:
فمتي شئت استفتحت بالدعا
ابواب رحمته و استمطرت شابيب رحمته
هرگاه خواستى درهاى رحمت خدا را با دعا باز مىكنى و باران رحمتش را بر
خود مىبارى
مناجاتهاى امام سجاد(ع)
الهي ظلل علي ذنوبي غمام
رحمتك و ارسل علي عيوبي سحاب رافتك
خدايا سايه ابر رحمتت را بر من بگستران و باران رأفتت را بر عيوب من
بباران
ها اناذا متعرض لنفخات روحك و عطفك و منتجع غيث جودك و
لطفك
بارخدايا من خود را درمعرض نسيم لطف وعنايت توقرارمىدهم وباران جود
وبخشش ولطف تراطلب مىكنم.
اتيتك.... مستقيسا وابل طولك مستمطرا غمام رحمتك
بارخدايا به درگاهت آمدهام در حالى كه باران احسان و ابر عنايت تو را
مىطلبم.
اللهم...اقشع عن ابصارنا سحاب الارتياب
خدايا ابرهاى شك و ترديد را از ديدههاى ما بزداى
به اين ترتيب باران هدايت هم همچون باران حيات بخش
طبيعت، ريزش و رويش و قدر و اندازهاى دارد:
(سوره قدر آيات ۱ تا آخر)
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ۱؛
وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ۲؛ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ
أَلْفِ شَهْرٍ۳؛ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ
رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ۴؛ سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ۵
ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم ؛ و از شب قدر چه آگاهت كرد ؛ شب قدر
از هزار ماه ارجمندتر است ؛ در آن شب فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى
هر كارى كه مقرر شده است فرود آيند ؛آن شب تا دم صبح صلح و سلام است
علاوه بر سوره قدر، در ابتداى سوره "دخان" نيز به اين
پديده شگفتآور اشاره شده است. با اين تفاوت كه بجاى كلمه "قدر" كلمه "مبارك" را
گذاشته تا به آثار پربركت و خجسته چنين شبى كه باران رحمت خدا مىبارد اشاره كرده
باشد:
(سوره دخان آيات ۱ تا ۸)
حم ۱؛ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ۲؛ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ
فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ ۳؛ فِيهَا يُفْرَقُ
كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ۴؛ أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ
۵؛ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ۶؛ رَبِّ
السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ۷؛
لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ
الْأَوَّلِينَ ۸
حاء ميم ؛ سوگند به كتاب روشنگر ؛ كه ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم زيرا
كه ما هشداردهنده بوديم ؛ در آن شب هر گونه كارى به نحوى استوار فيصله مىيابد
؛ اين كارى است كه از جانب ما صورت مىگيرد ما فرستنده پيامبران بوديم ؛ و اين
رحمتى از پروردگار توست كه او شنواى داناست ؛ پروردگار آسمانها و زمين و آنچه
ميان آن دو است اگر يقين داريد ؛ خدايى جز او نيست او زندگى مىبخشد و
مىميراند پروردگار شما و پروردگار پدران شماست
بررسى اجمالى
واژه «قــدر» در قرآن
كلمه "قدر" در لغت، دلالت بر اندازه يا اندازه گذارى
و تعيين كميـّت اشياء (محسوس و غير محسوس) مىكند. اين كميت شامل اندازه و ابعاد،
وزن و حجم اشياء نيز مىگردد (در زبان عربى به ديگ و ظروفى كه حجم وظرفيت حساب
شدهاى داشته باشد نيز "قدور" مىگويند).
واژه "قدر" با مشتقات آن (قدير، تقدير، قادر، مقدار، مقتدر و...) از واژههاى كليدى
قرآن است كه جمعاً ۱۳۲بار در اين كتاب به كار رفته است.
يكى از نامهاى نيكوى خداوند "قدير" به معناى قدر و اندازه گذار بر هستي است كه
"نظم و هندسه هستى" را مقدر كرده است. كسى كه چنين تسلطى بر امور و اشياء داشته
باشد، نشانه توانائى و "قدرت" (مصدر قدر) اوست. از ۴۵ بارى كه نام قدير در قرآن
آمده، ۳۷ بار آن با جمله "ان الله على كل شى قدير" (يا شبيه آن) آمده است كه قدرت و
توانائى خداوند در اندازه گذارى و نظم بخشى به همه عالم نشان مىدهد.
نام نيكوى "قدير" در قرآن عمدتاً با نام"عليم" تركيب شده است؛ ان الله عليم قدير.
اين امر نشان مىدهد كه قدر و اندازه گذارى خداوند بر همه اجزاء هستى و نظام
شگفتآورى كه قرار داده، ناشى از "علم" او بر همه اشياء است. و از آنجائى كه اندازه
و نظم بخشيدن به اشياء و امور، دلالت بر توانائى و تسلط مىكند، واژههاى "قدير" و
"مقتدر" همراه كلمات ديگرى مثل: عزيز(ابرقدرت)، مليك(مالك مطلق)، و عفوُ(بخشنده
بندگان) نيز آمده است كه ارتباط قدرت را با بخشش نشان مىدهد.
نظاممند بودن جهان
نظم شگفتآورى كه در پديدههاى هستى پيداست، دلالت بر
اندازهگذارى و هندسهاى هوشمندانهاى مىكند كه آفريدگارعالم براى آن قرار داده
است. آيات ذيل شواهدى قرآنى از اين حقيقت است:
(فرقان۲) ... وَخَلَقَ
كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا
... و هر چيزى را آفريده و بدان گونه كه درخور آن بوده اندازهگيرى كرده است
(رعد ۸) وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ
و هر چيزى نزد او اندازهاى دارد
(قمر۴۹) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ
ماييم كه هر چيزى را به اندازه آفريدهايم
(حجر ۲۱) وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا
خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى
معين فرو نمىفرستيم
(كهف ۴۵) ... وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ
مُقْتَدِرًا
... و خداست كه همواره بر هر چيزى اندازهگذار تواناست
انواع نظامات مقدر
آيات فوق دلالت بر قدر و اندازه داشتن همه اشياء
درعالم مىكرد، به طور مشخص نيز قرآن به نظاممند بودن موضوعاتى اشاره كرده كه ذيلا
ملاحظه مىكنيد:
شب و روز (مزمل ۲۰)
... وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَۚ ...
... و خداست كه شب و روز را اندازهگيرى مىكند...
حركت ماه (ياسين ۳۹) وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ
مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ
و براى ماه منزلهايى معين كردهايم تا چون شاخك خشك خوشه خرما برگردد
(يونس۵) هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً
وَالْقَمَرَ نُورًا و َقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ
وَالْحِسَابَ ۚ ...
اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد و براى آن منزلهايى
معين كرد تا شماره سالها و حساب را بدانيد...
آفرينش نطفه (عبس۱۹) مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ
فَقَدَّرَهُ
او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازهگيرى كرد و موزون ساخت
(رعد ۸) هُوَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ
أُنْثَىٰ وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ ۖ وَكُلُّ شَيْءٍ
عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ
خدا مىداند آنچه را كه هر مادهاى در رحم بار مىگيرد و نيز آنچه را كه رحمها
مىكاهند و آنچه را مىافزايند و هر چيزى نزد او اندازهاى دارد
زمان حاملگى (مرسلات ۲۱ و۲۲) فَجَعَلْنَاهُ فِي
قَرَارٍ مَكِينٍ إِلَىٰ قَدَرٍ مَعْلُومٍ
سپس آن را در قرارگاهى محفوظ و آماده قرار داديم، تا مدتى معين!
نزول باران (حجر ۲۱) وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا
عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست; ولى ما جز به اندازه معين آن را نازل نمىكنيم
ظرفيت دره ها (رعد ۱۷) أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ
مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا
رَابِيًا ۚ ...
خداوند از آسمان آبى فرستاد؛ و از هر دره و رودخانهاى به اندازه آنها سيلابى
جارى شد ...
مواد غذائي زمين (فصلت ۱۰) وَجَعَلَ فِيهَا
رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا و َقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي
أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ
او در زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و مواد غذايى آن را
مقدر فرمود، - ينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان
اوامر الهى (احزاب ۳۸) ... وَكَانَ أَمْرُ
اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا
.... و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است!
رزق بندگان (رعد ۲۶) اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ
لِمَنْ يَشَاءُ و َيَقْدِرُ...
خدا روزى را براى هر كه بخواهد گشاده يا تنگ مىگرداند....
( و ۱۰ آيه مشابه ديگر)
مرگ (واقعه ۶۰) نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ
الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ
ماييم كه ميان شما مرگ را مقدر كردهايم و بر ما سبقت نتوانيد جست
قرآن با لحنى گلهآميز و بيداركننده، سه بار تكرار
كرده است كه: (مردم) "قدر خدا را آنچنان كه شايسته قدرشناسى او و درك نظام حيرتآور
جهان است، نشناختند" (ماقدروا الله حق قدره). هريك از اين سه هشدار به يك جنبه از
نظم و تقدير پروردگار در جهان هستى اشاره مىكند:
۱- نظم و اندازه در عالم كلان
۲- نظم و اندازه در عالم ذرات و موجودات كوچك
۳- نظم و اندازه در هدايت
قدرت اندازه گذارى و نظمبخشى به جهان كلان كهكشانها
و آسمانهاى بىكران را كه از روز ازل (در لحظه بيگ بنگ) از كوچكترين ذرات بنيادى
آغاز شده و با حركات پيچشى كهكشانها به پيدايش ستارهها رسيده است، با تأكيد براين
كه همه اين تحولات و تقديرها در "يد قدرت" اوست، ولى مردم متوجه نيستند
(۱)، بيان كرده است:
(زمر ۶۷) وَمَا قَدَرُوا
اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا
يُشْرِكُونَ
و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناختهاند و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره
در قبضه [قدرت] اوست و آسمانها در پيچيده به دست اوست او منزه است و برتر است
از آنچه [با وى] شريك مىگردانند
(انبياء ۱۰۴) يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ
السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ ۚ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ ۚ وَعْدًا
عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ
روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامهها در مىپيچيم همان گونه كه بار
نخست آفرينش را آغاز كرديم دوباره آن را بازمىگردانيم وعدهاى است بر عهده ما
كه ما انجام دهنده آنيم
نظم شگفتآورى نيز كه دراتمها و ذرات زير اتمى و
ريزتراز آن موجود است، امروزه دانشمندان ذره شناس كشف و دريافت كردهاند. اما قرآن
براى مردمانى كه در چهارده قرن قبل از اين حقايق اطلاعى نداشتند از "پشه و مگس"!!
كه به نظر آنها كوچكترين و بىاهميتترين مىآمدند، براى ارائه قدرت و تقدير
خداوند مثال آورده است: (۲)
(حج ۷۳و۷۴) يَا أَيُّهَا
النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ
دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِنْ
يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ
الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ؛ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ
اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهيد كسانى را كه جز خدا مىخوانيد هرگز
[حتى] مگسى نمىآفرينند هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند و اگر آن مگس چيزى
از آنان بربايد نمىتوانند آن را بازپس گيرند طالب و مطلوب هردو ناتوانند ؛قدر
خدا را چنانكه در خور اوست نشناختند در حقيقتخداست كه نيرومند شكستناپذير است
(بقره ۲۶) إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ
مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا
فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا
فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا
وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ
خداى را از اينكه به پشهاى يا فروتر يا فراتر از آن مثل زند شرم نيايد پس
كسانى كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست ولى
كسانى كه به كفر گراييدهاند مىگويند خدا از اين مثل چه قصد داشته است [خدا]
بسيارى را با آن گمراه و بسيارى را با آن راهنمايى مىكند و[لى] جز نافرمانان
را با آن گمراه نمىكند
و بالاخره سومين موضوعى كه مردم "قدر خدا" را آنچنان
كه شايسته و متناسب با نظام اندازهگذارى اوست نمىشناسند، موضوع "وحى" به پيامبران
و هدايت انبياء است كه در دو آيه زير مشاهده مىكنيد:
(انعام ۹۱) وَمَا قَدَرُوا
اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٍ مِنْ
شَيْءٍ ....
و آنگاه كه [يهوديان] گفتند خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده بزرگى خدا را چنانكه
بايد نشناختند ....
(حج۷۴ و ۷۵) مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ
إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ
اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
قدر خدا را چنانكه در خور اوست نشناختند در حقيقتخداست كه نيرومند شكستناپذير
است
خدا از ميان فرشتگان رسولانى برمىگزيند و نيز از ميان مردم بىگمان خدا شنواى
بيناست
اينك مىتوان اين سئوال را مطرح كرد كه وقتى همه امور
و اشياء در جهان داراى نظم و اندازه و حساب و كتاب است، چگونه مىتوان نظاممند
بودن "هدايت" و ارشاد بندگان را با نزول وحى و ارسال پيامبران باور نداشت؟ وقتى
قرآن تأكيد كرده "هيچ چيزى وجود ندارد مگر آن كه گنجينههايش نزد ماست و ما جز به
مقدار معلومى آنرا نازل نمىكنيم (وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا
خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍٍ حجر ۲۱) مگر
نزول باران رحمت با نزول باران هدايت تفاوتى دارد؟
دهم شهريورماه ۱۳۸۹
برابر با ۱ سپتامبر ۲۰۱۰
۱ـ در سالهاى
اخير دانشمندان ستارهشناس همكارى نزديكى را با دانشمندان ذره شناس آغاز
كردهاند. آنها دريافتهاند از آنجائى كه آفرينش با انفجارى بزرگ (بيگ بنگ)
ازسادهترين اشكال مادى مثل: ذرات بىنهايت كوچك كوارك، پروتون و الكترون
تشكيل شده و به تدريج به پيچيدهترين وعظيمترين اشكال خود در هيأت ستارهها و
كهكشانها رسيده است، براى كشف رازهاى هستى بايد به سرچشمه آن، يعنى ذرات
بنيادى بپردازند.
همانطور كه مىدانيم، يك اتم شامل هستهاى از پروتون (با بارمثبت) و نوترون
(با بار منفى) مىباشد كه آن نيز از ذرات كوچكترى به نام كوارك تركيب يافته
است. اين مجموعه را كه الكترونهائى درحال گردش احاطه كرده اند، نيروى هستهاى
ويژهاى كه گلونز (Gluons) ناميده مىشود، به يكديگرمتصل نموده و مانع گسيختگى
آنان از مدار خود مىگردد.
از نكات شگفتآورى كه اخيراً (در فيزيك كوانتيك) كشف شده است، وجود نوعى تله
پاتى و ديالوگ و تبادل اطلاعات با سرعت بيش از نور!! ميان ذرات درونى اتم است!
كه حتى از فاصله دور نيز مىتوانند با يكديگر ارتباط برقرار كرده و طول موج
مساوى پيدا كنند. اين ويژگى ذرات را كه هنوز دليل آن معلوم نگشته، پيچيدگى حيرت
آور( Intrication) ناميدهاند. شباهتى شبيه آنچه در دو قلوهاى با كروموزوم
مشترك مىيابيم!
۲ـ تنها معاصرين پيامبر در ۱۴۰۰ سال
پيش نبودند كه انتظار داشتند خدا عظمت خود را در موجودات بزرگى همچون فيل به رخ
ما بكشد، امروز نيزبيشترما نمىدانيم تفاوتى ميان شگفتىهاى كهكشانها با
شگفتىهاى حشراتى مثل پشه و مگس وجود ندارد.
نكات زير گوشهاى است از عجايب حيرت آورى كه دانشمندى فرانسوى (Nicolas
Francshini) پس از دهسال تحقيق، اخيراً در باره مگس!! كشف كرده است:
هر يك از دو چشم مگس متشكل از ۳۰۰۰ چشم كوچكتر(عدسى) است! پشت هر عدسى هشت سلول
حساس عصبى (Neurons ) قرار دارند (جمعاً ۴۸۰۰۰ سلول) كه اطلاعات دريافت شده را
به مغز مگس، كه به اندازه سر سوزن است منتقل مىكنند!
اين سلولها بيش از يك ميليون اتصال (connection) با يكديگر برقرار مىكنند كه
۶۰ نوع آن براى تشخيص حركت است. از آنجائى كه مگسها در معرض شكارپرندگان
بسيارى قرار دارند، خداوند سيستمى را در مغز آنها تعبيه كرده تا بتوانند به
راحتى در آسمان مانور بدهند و به حركات طولى، عرضى، گردشى، ضربدرى و پسوپيش
بپردازند كه Flux Visual ناميده مىشود. امروزه اين مكانيسم را دانشمندان
درسيستمهاى راهبردى هواپيما و هليكوپترمورد استفاده قرارمىدهند.
مگس مانند بسيارى از حيوانات، فقط اشيائى را مىبيند كه درحال حركت باشند و
چشمهاى مركب او از زواياى مختلف مىتوانند شكار كننده را تصوير كنند! از
آنجائى كه مغز مگس بايد همه تصاوير ۶۰۰۰ عدسى را كه توسط ۴۸۰۰۰ سلول گيرنده
ارسال مىگردد منطبق سازد، شبكه چشم مگس به صورت شگفتآورى حالت ارتعاشى
(Vibration) پيدا مىكند.
روى سر مگس نيز يك سيستم كنترل كننده پرواز(Auto Regulation) تعبيه شده كه هم
زمان با پرواز سرعت او را تنظيم مىكند و مانع سقوط مگس و يا برخوردش با اجسام
در مسير مىگردد، هنرى كه در صنايع هوائى امروز از طريق ساختن رباتهائى مشابه،
مورد تقليد قرار گرفته است! سبحان الله !!
متن زير تحقيق ديگرى است در اين زمينه كه علاقمندان مىتوانند به آن مراجعه
كنند: Is there a pilot
(driver) in the insect?
Quite as the human pilot (driver), the insect uses its vision to pilot in
the airs (sights). The electric signals stemming from his (her, its) œil
with facets incite, through specialized neurons, the muscles of wings
allowing the animal to raise (straighten) its flight (theft) and to avoid
the crashes. Would these same neurons be implied (involved) in a kind of
"autopilot"? It is that have just demonstrated Nicolas Franceschini, Franck
Ruffier and Julien Serres, specialists of bio-robotics to the laboratory
Movement and perception(collection) (CNRS / UNIVERSITY of the Mediterranean
Sea) in Marseille, by bringing to light a called automatism " regulator of
optical flow " commanding(ordering) the strength of lift. To arrive at these
results (profits), the researchers modeled the navigation of an insect above
the ground from experiences (experiments) realized on the robot stealing
OCTAVE, a captive micro-helicopter which succeeds in reproducing number of
enigmatic natural behavior. Their works are published on-line on February
8th, 2007 in the magazine(review) Current biology
How a creature Lilliputian as a fly or a bee, the brains of which is not
bigger than a head of pin, does she(it) manage to check(control) so
splendidly her(its) flight(theft) not to crash on the ground all the time?
We know today that the sensory-motor exploit of these flying miniatures rest
(base) on a nervous system consisted from hundred thousand to a million
neurons. When an insect, a bird or a pilot(driver) flies above the ground,
the image of this one scroll(march past) of front behind in the lap
part(party) of its field of vision, so creating a " optical flow ", defined
as the angular speed in which the contrasts of the ground scroll(march
past). This angular speed is equal, by definition, to the quotient of the
horizontal speed and the height. It the authors call a "regulator of optical
flow" is an automatism which is going to maintain the optical flow
|